ای مرا در هر سخن بحری گر


وی مرا در هر طرف شهری دگر

دیده ای دارم محیطی در نظر


زو روان هر گوشه ای نهری دگر

عاشق و مست شراب و سرخوشم


هر دمم رنگی است در مهری دگر

من نیم در دهر و دهری نیستم


دهر از آن تو مرا دهری دگر

هر کسی در بحر عشقی غرقه اند


نعمت الله را بود بحری دگر